نقش یهودیان در صنعت هرزهنگاری سینمای آمریکا
چکیده:
نویسنده در این مقاله به نقش یهودیان در صنعت فیلمهای هرزه میپردازد و دو گروه تولیدکننده فیلمهای هرزه و بازیگران چنین فیلمهایی را عمدتاً یهودی میداند. وی همچنین در این نوشتار به انگیزههای یهودیان از دخالت در این صنعت پرده برمیدارد و منافع مادی را تنها یکی از این انگیزهها میداند. و میگوید، این گروه از یهودیان، پرچمدار انقلاب جنسی دهه1960 بودند. به عقیده نگارنده، هرزهنگاری ترجمانی از طغیان علیه معیارها و زندگی منضبط مبتنی بر آموزههای تورات است.
داستانی که کمتر به آن پرداخته شده است، مربوط به یهودیان و نقش آنان در صنعت فیلمهای هرزه است که خویشاوند بدنام هالیوود شمرده میشوند. شاید ترجیح دهیم وانمود کنیم که چنین چیزی وجود ندارد، ولی این واقعیتی است که یهودیان سکولار، نقش بیش از حدی در سراسر صنعت فیلمهای هرزه در آمریکا ایفا کردهاند(و هنوز هم ایفا میکنند). دخالت یهودیان در پورنوگرافی در ایالات متحده، دارای تاریخ و پیشینهی طولانی است، همانگونه که در تبدیل یک خرده فرهنگ حاشیهای به چیزی که یک عنصر سازنده اساسی مربوط به آمریکاست، دخیل بودهاند.
فعالیت یهودیان در صنعت پورنوگرافی (هرزهنگاری) در قالب دو گروه تولیدکنندگان و فروشندگان محصولات پورنوگرافی و بازیگران فیلمهای سکسی صورت میگیرد. هر چند یهودیان تنها دو درصد از جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند، ولی در پورنوگرافی برجسته و سرشناس بودهاند. بسیاری از دلالان و معاملهگران هنر و ادبیات شهوانی در تجارت کتاب بین سالهای 1940-1890 یهودیان مهاجری بودند که دارای ریشه و اصل و نسب آلمانی بودند. به گفته جیای گرتزمن، (نویسنده کتابی درباره این موضوع): «یهودیان در پخش و انتشار کالانتیانا [ادبیات داستانی و ترانهها و لطیفههایی با درون مایههای مستهجن]، رمانهای جنسی، مجلهها و نوشتههای بازاری سکسی، و... برجسته و مشهور بودهاند.»
معروفترین و بدنامترین تولیدکننده و فروشنده محصولات هرزهنگاری در دوران پس از جنگ، روبی استورمن (والت دیسنی صنعت پورنوگرافی) بود. براساس گزارش وزارت دادگستری آمریکا، استورمن در سراسر دهه 1970، کنترل بیشتر محصولات هرزهنگاری رایج در آمریکا را در دست داشته است. استورمن که در 1924 متولد شد، در کلولند (شرق نیویورک) بزرگ شد. وی در آغاز، مجلات و داستانهای فکاهی مصور میفروخت؛ وی هنگامی که پی برد که تولید و فروش مجلات سکسی، بیست برابر کتابهای فکاهی درآمد دارد، منحصراً به هرزهنگاری پرداخت و تا عناوین خاص، فروشگاههای خردهفروشی خود را راهاندازی کرد. در پایان دهه1960، استورمن به عنوان بزرگترین پخشکننده مجلات مستهجن مطرح بود و در اواسط دهه 1970، دارنده بیش از 200 فروشگاه کتاب مستهجن بود. استورمن همچنین شکلهای نوینی از اتاقکهای سنتی شهر فرنگ (نوعاً یک اتاق تاریک با یک تلویزیون رنگی کوچک که در آن تماشاگر میتواند فیلمهای ویدیویی مستهجن را تماشا کند) را عرضه کرد. گفته شده است که استورمن تنها کنترل صنعت سرگرمی- هرزهنگاری را در دست نداشت. بلکه شخص وی به معنای کل این صنعت بود. سرانجام وی به علت فرار از پرداخت مالیات و جرایم دیگر محکوم و مجرم شناخته شد و در سال 1997 در زندان با بدنامی و بیآبرویی در گذشت. پسرش دیوید، به کسب و کار خانوادگی ادامه داد. نمونه مجسم و امروزی استورمن، یک یهودی 43 ساله اهل کلولند است که نام وی استیون هیرچ است و «دونالد ترومپ صنعت پورنوگرافی» توصیف شده است. برقرارکننده پیوند و ارتباط میان این دو نفر، فرد، پدر استیو، بود که کارگزار بورس و جانشین استورمن به شمار میآمد. امروزه هیرچ گروه «وی وید اینترتینمنت» که مایکروسافت جهان پورنوگرافی نامیده شده و تولیدکننده بیشترین فیلمهای«سکسی» در آمریکاست، اداره میکند. تخصص وی، واردکردن فنون بازاریابی مربوط به جریان غالب و اصلی حرفه پورنوگرافی بود. در حقیقت، وی وید، شبیه به سامانه استودیوی هالیوود در دهههای 1930و 1940 میباشد؛ به ویژه در مورد قراردادهای انحصاری با ستارگان سکس پیشهای که از سوی هیرچ به مزدوری گرفته شده و سازماندهی میشوند. وی وید موضوع یک شوی تلویزیونی در مورد پشت صحنه فیلمی بود که به تازگی از شبکه چهار پخش شد:
بیشتر بازیگران پیشتاز مرد و نیز شمار قابل ملاحظهای از ستارگان زن در فیلمهای مستهجن دهههای 1970و 1980 را یهودیان به خود اختصاص دادهاند.
به دنبال یک دلار
یهودیان در صنعت پورنوگرافی به همان دلایلی وارد شدند که همکیشان آنان در هالیوود وارد شده بودند. آنان بیشتر به این دلیل جذب این صنعت شدند که این صنعت آنان را پذیرفت. زیرا هنوز موانع محدودکننده، آن چنان که آنان با این موانع در بسیاری از حوزههای دیگر زندگی آمریکایی مواجه بودند، ایجاد نشده بود. در صنعت هرزهنگاری، علیه یهودیان هیچگونه تبعیضی وجود نداشت. در اوایل سده بیستم، یک سرمایهگذار برای شروع کسب و کار فیلم، نیازمند مبالغ زیادی پول نبود؛ سینما یک هوس و مد روز گذرا و ناپایدار درنظر گرفته میشد. در کسب و کار پورنوگرافی نیز شروع به کار آسان بود. برای نشان دادن فیلمهای ویژه مردان یا لوپس، همه چیزهایی که یک نفر لازم داشت: سالن سینما و چند صندلی بود. یهودیان که وابستگی به وضع موجود نداشتند و چیزی برای از دست دادن (در اثر نوآوری خود) نداشتند، آماده تجربه روشهای نوین انجام کسب و کار بودند. کرترمن این موضوع را چنین توضیح میدهد: «یهودیان، هنگامی که خود را محروم از یک عرصه و حوزهکار و تلاش یافتند، به حرفهای روی آورند که احساس کردند، سرانجام میتوانند با همکاری همقطاران خود و با کوشش جمعی، رشد و ترقی کنند... یهودیان مدتهای مدیدی سرشت، خلق و خو، قریحه و استعداد دلالان و واسطهها را پرورش و گسترش دادهاند. آنان به این تواناییها افتخار و مباهات میکنند.»
سرگرمی و نمایش فیلمهای مستهجن نیازمند چیزی بود که یهودیان به وفور از آن برخوردار بودند: «Chutzpah» (بیشرمی، پررویی، بیحیایی و وقاحت). یهودیان اولیهای که تولیدکننده محصولات هرزهنگاری بودند، نابغههای بازاریابی و سرمایهگذاران و کارآفرینان جاهطلب و بلندپروازی بودند که ایستادگی، پایداری، سرسختی، فراست و اعتماد به نفس بیپایان آنان، باعث موفقیتهای چشمگیرشان شد.
البته شمار زیادی از یهودیان شاغل در هرزهنگاری، بیشتر با انگیزه و اشتیاق کسب سود به این صنعت روی آورده بودند. درست همانگونه که همتایان آنان در هالیوود، یک کارخانه رویایی برای آمریکاییان و پرده سفیدی که بر روی آن تصاویر و پندارهای یهودیان ثروتمند و منتفذ آمریکا نمایش داده میشد، تهیه کرده بودند. غولها و سلاطین پورنوگرافی هم در زمینه درک میل و سلیقه همگانی، استعداد و قریحه خود را نشان دادند. چه راهی بهتر از فراهم ساختن جوهره و خمیره مایه رویاها و توهمات، از طریق صنعت سرگرمی و نمایش فیلمهای مستهجن وجود داشت؟ بازیگران به خاطر پول به اعمال منافی عفت عمومی میپرداختند. به نظر فاکسمن که کارگردان یکی از مؤسسات تولید فیلمهای مستهجن است: «یهودیانی که وارد صنعت هرزهنگاری شدند، همانکاری را کردند که افرادی که به دنبال رویای آمریکایی بودند، انجام دادهاند.»
یهودیانی که وارد صنعت پورنوگرافی میشدند، همچون همقطاران خود در جریان اصلی و غالب، معمولاً چنان رفتار نمیکنند که نماینده و معرف گروه مذهبی خود باشند. اغلب بازیگران و تولیدکنندگان محصولات هرزهنگاری، به لحاظ فرهنگی یهودی هستند ولی به طور مذهبی و عملی یهودی به شمار نمیروند. بسیاری از آنان کاملاً سکولار هستند و فقط به طور اسمی و ظاهری یهودی محسوب میشوند. با وجود این، استورمن- که یک یهودی شناخته شده بود یک اهداکننده سخاوتمند و دست و دلباز نیز برای انجمنهای خیریه یهودی به شمار میرفت و ریچارد پاچکو که یکی از بازیگران فیلمهای مستهجن است، یک بار در مصاحبهای اعلام کرد که شاگرد مدرسه خاخامها بوده است. شمار اندکی از فیلمهای مستهجن، آشکارا درون مایهها و مضامین یهودی دارند؛ هر چند که یک بار یکی از کارگردانان صنعت فیلمهای هرزهنگاری، ستارههای یهودی پورنوگرافی را گرد هم آورد تا یک فیلم مستهجن حلال و مشروع(!) بسازد و این فیلم، فروش خوبی هم داشت. در حقیقت، بنابر سرمقاله وب سایت اتحادیه جهانی دانشجویان یهودی: «هزاران نفر در جستجوی فیلمهای مستهجن یهودی هستند. در فهرست بیشترین کلمات کلیدی مورد استفاده در جستجوی اینترنتی در GOTO.com ، پس از تقویم یهودی، آدمهای مجرد یهودی، قرار گذاشتن با یک یهودی و جشنوارههای یهودی و فیلم پورنوگرافی یهودی قرار دارد.»
آیا درباره چرایی دخالت ویژه یهودیان در هرزهنگاری، دلیل ریشهدارتری فراتر از انگیزه مادی محض وجود دارد؟ بدون تردید اثری از طغیان و یاغیگری در شرکت و دخالت یهودیان در فیلمهای هرزهنگاری وجود دارد. طبیعت و سرشت تحریمشده و ممنوع این موضوعات در جذابیت آن نقش دارد.
به گفته یکی از اعضای گمنام این صنعت که توسط مایکل جونز در مجله « جنگهای فرهنگی» در ماه مه 2003 نقل قول شده است: «بازیگران مرد پیشتاز در دهه 1980، نتیجه تربیت و پرورش یهودی سکولار بودند و بازیگران زن نیز نتیجه مدارس روزانه کاتولیک بود.»
افزون بر این، لوک فورد، به عنوان یک یهودی ارتدوکس و شایعهپرداز در صنعت هرزهنگاری، در وبسایت خود چنین توضیح میدهد: «پورنوگرافی تنها تعبیر و ترجمان از شورش و طغیان علیه استانداردها و معیارها و علیه زندگی منضبط و مقرراتی مبتنی بر اطاعت از تورات که نشانگر زیستن یک یهودی بر پایه دین یهود است، میباشد.» همچنین هرزهنگاری، شورشی علیه والدینی (غالباً از طبقه متوسط) است که آرزو دارند بچههایشان حقوقدان، پزشک و حسابدار شوند.
به همان اندازه که تأثیرات مذهبی کمکم محو شد و آموزههای سکولار جانشین آنها گردید، یهودیان بیقید و بیتعصب، به ویژه آنهایی که در منطقه خلیج کالیفرنیا بودند، نیز به سکس به مثابه ابزاری جهت رهایی و آزادی شخصی و سیاسی نگریستند. آمریکا آزادترین جامعهای بود که یهودیان تا به حال شناخته بودند و این امر، خود را با رشد صنعت هرزهنگاری نشان داد. زنان یهودی که به آمیزش جنسی بر روی صفحه تلویزیون میپردازند، مطمئناً در تضاد روشن و شدیدی با تصور قالبی از «شاهزاده خانمهای یهودی آمریکایی» قرار دارند.
با گسترش نظریه ویرانگری و ضدسیستمی، شرکت یهودیان در صنعت فیلمهای مستهجن را میتوان به مثابه نشانهای مشهور و مربوط به کل تشکیلات WASP (پروتستانهای سفیدپوست اروپاییتبار در آمریکا) دانست. برخی از ستارههای فیلمهای مستهجن، خود را به صورت جنگجویان خط مقدم در پیکار مقدس و معنوی میان آمریکای مسیحی و انسانهای سکولار تلقی میکنند. به گفته فورد، هنرپیشههای یهودی فیلمهای مستهجن، اغلب شادمانی خود را از این که به معتقدان مسیحی نسبت حیوانات چهارپای خشکه مقدس، آنارشیست، عیبجو و خرمگس بدهند، نشان داده و نسبت به آنان مباهات و فخرفروشی میکنند. با این استدلال، دخالت یهودیان در صنعت پورنوگرافی، نتیجه نفرت و بیزاری آنان از مرجعیت و اقتدار مسیحیت است: آنان در تلاش برای تضعیف فرهنگ مسلط و غالب در آمریکا، با استفاده از انهدام و تخریب اخلاق هستند. پورنوگرافی از نظر برخی از فعالان یهودی در این صنعت، راهی برای آلوده کردن و به فساد کشاندن فرهنگ مسیحی است.
در اینجا سخن بر سر این است که تلاش همه جانبه و مبارزه سنتی انقلابی نو رادیکال یهودیان مهاجر در آمریکا، به جای سیاست چپگرایانه به سمت سیاست جنسی سوق داده شده است. یهودیان درست همانگونه که در جنبشهای رادیکال و بنیادی، در طول سالیان طولانی شرکت داشتهاند، در صنعت هرزهنگاری هم به گونهای نامتوازن شرکت دارند. یهودیان آمریکا، انقلابیون جنسی بودهاند. مقدار زیادی از مطالب مربوط به آزادی جنسی، از سوی یهودیان نگاشته شده است. آنهایی که در صف مقدم جنبشی بودند که آمریکا را وادار به اتخاذ یک دیدگاه لیبرالتر درباره سکس کرد، یهودی بودند. همچنین یهودیان پرچمدار انقلاب جنسی دهه1960 بودند.
ویلهلم رایش، هربرت مارکوزه و پاول کودمن، جانشین مارکس، تروتسکی و لنین شدند آنگونه که استنباط انقلابی ایجاب میکرد. مشغله ذهنی و دغدغه اصلی رایش، کار، عشق و سکس بود، در حالی که مارکوزه پیشگویی کرد که یک آرمان شهر سوسیالیستی، این امکان را برای افراد فراهم خواهد آورد که به ارضا و اقناع سکسی دست یابند. کودمن دربارهی «پیامدهای دلنشین و عالی فرهنگی» که از قانونی کردن پورنوگرافی پیروی میکند، مطالبی با این مضمون نوشت: «این امر به کل هنر ما شرافت خواهد داد و جنسیت را انسانی خواهد ساخت.»
این مرور اجمالی و مختصر و تجزیه و تحلیل نقش و انگیزههای پشت پرده بازیگران و تولیدکنندگان محصولات هرزهنگاری، قصد دارد تا موضوعی را که در فرهنگ عمومی یهودیان آمریکایی مورد بیتوجهی قرار گرفته، روشن کند. درباره این موضوع، آثار اندکی به نگارش درآمده است. کتابهایی همچون «تاریخچهای از یهودیان در آمریکا» به سادگی این موضوع را نادیده میگیرند و شما میتوانید یقین داشته باشید که در سیصد و پنجاهمین سالگرد ورود یهودیان به ایالات متحده، هیچ سخنی درباره پیشرفت و نوآوری یهودیان در این زمینه گفته نشد. حتی نشریه « نیویورک تایمز» که معمولاً اهل مدارا و تسامح است، در پرداختن به این موضوع، بیش از اندازه وزین و موقر بوده است، ولی نشریه(Heeb) که سنتشکن، عرفستیز و چپگراست، قصد دارد که شمارهای مختص این موضوع منتشر کند. با در نظر گرفتن دیدگاه نسبتا تسامحگرای یهودی درباره سکس، چرا ما از نقش یهودیان در صنعت هرزهنگاری خجلتزده و شرمسار هستیم؟ ممکن است ما آن را دوست نداشته باشیم، ولی نقش یهودیان در این حوزه مهم و چشمگیر بوده است و هنگام آن فرا رسیده است که درباره آن به طور جدی بیندیشیم و بنویسیم.
نویسنده: ناتان آبرامز(Nathan Abrams ؛ مدرس تاریخ آمریکای نوین در دانشگاه آبردین است. وی به تازگی نگارش کتابی را دربارهی نومحافظهکاری در ایالات متحده به پایان رسانده است.) منبع: Jewish quarterly.org